اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ باهدف ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﯿﻦ هوشهای ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ (هشتگانه) در داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺧﺘﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺷﺸﻢ اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻣﺴﺠﺪﺳﻠﯿﻤﺎن انجامشده اﺳﺖ.
در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از روش ﺗﺤﻘﯿﻖ علمی- مقایسهای استفادهشده اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺧﺘﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺷﺸﻢ اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﻣﺪارس ﻋﺎدی و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻣﺴﺠﺪﺳﻠﯿﻤﺎن ﺑﻮد ﮐﻪ از ﻣﯿﺎن آﻧﺎن ۱۲۰ دانشآموز (۶۰ دانشآموز از دو ﮐﻼس ﻣﺪارس ﻋﺎدی و ۶۰ دانشآموز از ۲ ﮐﻼس ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ) ﺑﻪ روش نمونهگیری ﺗﺼﺎدﻓﯽ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ.
جمعآوری دادههای ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش ﻣﯿﺪاﻧﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از پرسشنامهی هوشهای ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس هوشهای ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﮔﺎردﻧﺮ (۱۹۸۳) طراحیشده اﺳﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ.
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ هوشهای دﯾﺪاری – ﻓﻀﺎﯾﯽ، ﮐﻼﻣﯽ – زﺑﺎﻧﯽ، ﻣﻮﺳﯿﻘﺎﯾﯽ و درون ﻓﺮدی داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻋﺎدی و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺗﻔﺎوت معنیداری وﺟﻮد دارد و داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ در وﺿﻌﯿﺖ ﺑﻬﺘﺮی ﻗﺮار داﺷﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﯽ داری.
ﯾﮑﯽ از ﻣﺸﮑﻼت ﻣﻬﻢ مراکز آموزش، کمتوجهی ﺑﻪ وﺳﺎﯾﻞ و اﻣﮑﺎﻧﺎت آﻣﻮزﺷﯽ اﺳﺖ. اﮔﺮﭼﻪ ﺑﺨﺸﯽ از اﯾﻦ بیتوجهی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻋﺪم ﺑﻮدﺟﻪ ﯾﺎ ﺗﻮان اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺖ.
اﮔﺮ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻣﮑﺎﻧﺎت، وﺳﺎﯾﻞ و دستگاهها و نرم افزار هوشمند سازی مدرسه ﺑﺎﺷﺪ، از دو ﺟﻬﺖ اﻣﮑﺎن دارد ﻋﻤﯿﻖ و اﺛﺮﺑﺨﺶ ﺑﺎﺷﺪ؛ اوﻻً درﺻﺪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی از ﻃﺮﯾﻖ ﺣﺲ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ حسها بهمراتب زﯾﺎدﺗﺮ اﺳﺖ.
ﭘﺲ ﭼﻨﺎن ﭼﻪ آﻣﻮزش ﺑﺎ ﻧﺸﺎن دادن اﺷﯿﺎء و ﮐﺎرﺑﺮد وﺳﺎﯾﻞ و از ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﻪ دﺳﺖ میدهد.
ﺛﺎﻧﯿﺎً آﻣﻮزش میخواهد داﻧﺶ آﻣﻮزان را ﺑﺎ واقعیتها و دﻧﯿﺎی واﻗﻌﯽ آﺷﻨﺎ ﮐﺮده و ﻧﻬﺎﯾﺘﺎً ﻓﺮد را ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ آﻣﺎده ﺳﺎزد، مادامیکه بهطور ذﻫﻨﯽ از ﻣﺎﺷﯿﻦ و ﻃﺮز ﮐﺎر آن ﺳﺨﻦ میگوییم، ﻧﺒﺎﯾﺪ از فارغالتحصیلان ﺧﻮد اﻧﺘﻈﺎر داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ آن را بهطور ﻋﻤﻠﯽ و ﺑﺪون اﺷﮑﺎل ﺑﻪ ﮐﺎر ﺑﺒﺮﻧﺪ.
ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ در ﺟﻬﺖ ﺟﺒﺮان کمتوجهی ﺑﻪ وﺳﺎﯾﻞ و اﻣﮑﺎﻧﺎت آﻣﻮزﺷﯽ و ﺑﻬﺒﻮد وﺿﻌﯿﺖ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺑﻪ وﺟﻮد آمدهاند.
ﻋﻨﻮان ﮐﺮدﻧﺪ ﮐﻪ دانشآموزانی ﮐﻪ در ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﻣﺸﻐﻮل ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ، در ﯾﺎدﮔﯿﺮی دارای اﺳﺘﻘﻼل و ﺧﻮدﻣﺨﺘﺎری ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻋﺎدی میباشند. ﺷﺎﯾﺪ دﻟﯿﻞ اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ همانطور ﮐﻪ میگوید اﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان در ﻣﺪارس ﻋﺎدی ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﮐﻤﺘﺮی در ﮐﻼس درس دارﻧﺪ و ﺑﻪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی و درك ﻋﻤﯿﻖ ﺗﺸﻮﯾﻖ نمیشوند؛
ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻟﺬﺗﯽ از ﯾﺎدﮔﯿﺮی نمیبرند و انگیزهای ﺑﺮای ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺑﯿﺸﺘﺮ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﺪارﻧﺪ. از ﺳﻮﯾﯽ در ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﺎ اراﺋﻪ ﺑﺎزﺧﻮرد در ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی، اﯾﺠﺎب ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﯾﺎدﮔﯿﺮﻧﺪه در ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی، ارﺗﻘﺎی درﮔﯿﺮی ذﻫﻨﯽ ﻣﺜﺒﺖ ﯾﺎدﮔﯿﺮﻧﺪه و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ اراﺋﻪ ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ اﺻﯿﻞ و واﻗﻌﯽ ﺑﺎﻋﺚ میشوند ﮐﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان بهجای ﺣﻔﻆ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺑﻪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻋﻤﯿﻖ ﺑﭙﺮدازﻧﺪ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ انگیزهای ﺑﺮای ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺑﯿﺸﺘﺮ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻨﺪ.
ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻫﻮش اﻧﺴﺎن میتواند دارای حوزههای ﻣﺴﺘﻘﻞ و ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ.ﻫﻮش را نمیتوان بهصورت ﮐﻠﯽ اندازهگیری ﮐﺮد، ﺑﻠﮑﻪ بهصورت بخشهای ﻣﺸﺨﺺ قابلاندازهگیری اﺳﺖ.
او تواناییهای ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ اﻧﺴﺎن را ﺑﻪ ﻫﻔﺖ و ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻫﺸﺖ ﻃﺒﻘﻪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮد ﮐﻪ عبارتاند از:
ﺗﺌﻮری و ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ در ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ و ﻋﺎدی ازلحاظ ادراك ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﺳﺖ.
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ادراك ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ در ﺑﯿﻦ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻋﺎدی و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺗﻔﺎوت معنیداری وﺟﻮد داﺷﺘﻪ و ادراك ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﺎﻻﺗﺮ از داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻋﺎدی ﺑﻮد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ را ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ هوشهای ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ در ﺑﯿﻦ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﻮﻓﻖ و ﻧﺎﻣﻮﻓﻖ ﻣﻘﻄﻊ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻣﺮﯾﻮان اﻧﺠﺎم دادﻧﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﻮﻓﻖ از ﻫﻮش ﻣﻨﻄﻘﯽ – رﯾﺎﺿﯽ، و ﮐﻼﻣﯽ – زﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮی ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ.
ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ را ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ هوشهای ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﯿﻦ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن تربیتبدنی و داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن دانشگاههای ورزﺷﯽ اﻧﺠﺎم داد.
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﮔﺮوه ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ورزﺷﯽ، در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ دانشکدههای تربیتبدنی دارای ﺳﻄﺢ ﺑﺎﻻﺗﺮی از ﻫﻮش زﺑﺎﻧﯽ، ﻫﻮش ﻣﻮﺳﯿﻘﺎﯾﯽ، ﻫﻮش اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻫﻮش درون ﻓﺮدی ﺑﻮدﻧﺪ؛ و ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﯿﻦ هوشهای ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺑﺎ اﺧﺘﻼﻻت ﯾﺎدﮔﯿﺮی و ﺑﺪون اﺧﺘﻼﻻت ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ.
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﻫﻮش ﻣﻮﺳﯿﻘﺎﯾﯽ، ﻫﻮش ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ، ﻫﻮش درون ﻓﺮدی و ﻫﻮش طبیعتگرایانه دو ﮔﺮوه ﺗﻔﺎوت معنیداری وﺟﻮد ﻧﺪارد. ﻫﻮش ﮐﻼﻣﯽ، ﻫﻮش ﻣﻨﻄﻘﯽ/رﯾﺎﺿﯽ، ﻫﻮش ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی و ﻫﻮش ﺑﺼﺮی/ﻓﻀﺎﯾﯽ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺑﺪون اﺧﺘﻼل ﯾﺎدﮔﯿﺮی بهطور ﻣﻌﻨﺎداری ﺑﯿﺶ از داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺑﻮد.
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ازنظر ﻣﺎﻫﯿﺖ ﮐﺎرﺑﺮدی و ازنظر روش در دﺳﺘﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت علمی – مقایسهای ﻗﺮار میگیرد ﭼﺮا ﮐﻪ ﻣﺤﻘﻖ در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﻮزﯾﻊ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ در ﻣﯿﺎن داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺧﺘﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﺪارس ﻋﺎدی و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ هوشهای ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ در ﻣﯿﺎن آنها ﭘﺮداﺧﺘﻪ اﺳﺖ؛ و ازلحاظ نحوهی ﮔﺮدآوری دادهها، ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﺿﺮ در دستهی ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ ﻗﺮار دارد.
اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪول ۱ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ و اﻧﺤﺮاف ﻣﻌﯿﺎر در ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻫﻮش رﯾﺎﺿﯽ- ﻣﻨﻄﻘﯽ، ﻫﻮش دﯾﺪاری- ﻓﻀﺎﯾﯽ، ﻫﻮش ﺑﺪﻧﯽ، ﺟﻨﺒﺸﯽ، ﻫﻮش ﮐﻼﻣﯽ- زﺑﺎﻧﯽ، ﻫﻮش ﻣﻮﺳﯿﻘﯿﺎﯾﯽ، ﻫﻮش درون ﻓﺮدی، ﻫﻮش ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی و ﻫﻮش ﻃﺒﯿﻌﺖ ﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ را در ﺑﯿﻦ داﻧﺶ آﻣﻮزان دﺧﺘﺮ در ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ و ﻋﺎدی ﻧﺸﺎن میدهد.
همینطور در ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻧﺘﺎﯾﺞ فرضیهها میتوان اﻇﻬﺎر داﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ هوشهای دﯾﺪاری – ﻓﻀﺎﯾﯽ، ﮐﻼﻣﯽ – زﺑﺎﻧﯽ، ﻣﻮﺳﯿﻘﺎﯾﯽ و درون ﻓﺮدی داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻋﺎدی و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺗﻔﺎوت معنیداری وﺟﻮد دارد و داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ در وﺿﻌﯿﺖ ﺑﻬﺘﺮی ﻗﺮار دارﻧﺪ.
ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻖ اﻣﺎ ﺗﻔﺎوت معنیداری ﺑﯿﻦ هوشهای ﻣﻨﻄﻘﯽ – رﯾﺎﺿﯽ، ﺑﺪﻧﯽ – ﺟﻨﺒﺸﯽ، ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی و طبیعتگرایانه ﺗﻔﺎوت معنیداری ﮔﺰارش ﻧﮑﺮده اﺳﺖ اﻣﺎ ﺑﺮرﺳﯽ میانگینها ﻧﺸﺎن میدهد ﮐﻪ باوجود ﻋﺪم ﺗﻔﺎوت معنیدار ﺑﯿﻦ اﯾﻦ هوشها، ﺑﺎزﻫﻢ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ در وﺿﻌﯿﺖ ﺑﻬﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻋﺎدی ﻗﺮار داﺷﺘﻨﺪ.
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ میرسد ﮐﻪ اﯾﻦ تفاوتها ﺑﯿﻦ هوشهای ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ در داﻧﺶ آﻣﻮزان ﻣﺪارس ﻋﺎدی و ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ نشات ﮔﺮﻓﺘﻪ از ﺑﻌﺪ سختافزاری و نرم افزار هوشمند سازی مدارس ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ اﻓﺰودن ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻣﺪرن مانند برد هوشمند و نرم افزار مدرسه ﺑﻪ کلاسهای درس در ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ، ﺳﺒﺐ اﺷﺘﯿﺎق و ﺗﻮﺟﻪ و ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﯿﺸﺘﺮ داﻧﺶ آﻣﻮزان و رﺷﺪ آنها در اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﻮش میگردد. اﻟﺒﺘﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ از اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﻏﺎﻓﻞ ﺑﻮد ﮐﻪ ورود ﻓﻨﺎوری اﻃﻼﻋﺎت و ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻪ کلاسهای درس درنهایت ﯾﮏ ﺟﺮﯾﺎن نرمافزاری اﺳﺖ.
در ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ورود راﯾﺎﻧﻪ و اﻣﮑﺎﻧﺎت شبکهای و ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ازایندست نمیتوان اﻧﺘﻈﺎر ﯾﮏ ﺗﺤﻮل ﺑﻨﯿﺎدﯾﻦ در جنبههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﻮﺷﯽ داﻧﺶ آﻣﻮزان را داﺷﺖ و ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﭘﻮﯾﺎﯾﯽ ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺤﺘﻮای آﻣﻮزﺷﯽ ارائهشده ﺗﻮﺳﻂ آنها واﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ.
منبع: سیویلیکا